پيشينه تاريخي:
ريشه نام و وجه تسميه:
اگر اين شهر بنا گذاشته لاهيج بن سام بن نوح باشد آنچنان كه ياقوت حموي گويد به احتمال زياد از نام بنيانگذارش ريشه گرفته است.نام قديمي لاهيجان دارالاماره يا دارالامان بوده و بعد به نام لاهيجان المبارك خوانده شد.به هر حال در قديم گاهي به صورت لاجان و زماني لاهيجان ذكر شده و بعدها در اثر مرور زمان به صورت لاهيجان مصطلح گشته است و اگر كلمه جان در فرهنگ لغات فارسي به معناي سلاح باشد بايد لاهيجان را بي سلاح معني كنيم و به خصوص اگر به نظريه داران روس كه لاهيجان را دارالامان ناميده اند توجه شود،مي توان چنين تعبير نمود كه معني لاهيجان همان مصون بودن از به كار بردن سلاح بوده است و يا اينكه افرادي كه قصد ورود به شهر را داشتند مي بايست بدون سلاح باشند و اين خود نشانه اي است از افتخار و امتياز تاريخي اين شهر كه حتي مي تواند موجب غرور باشد و اگر معني كلمه «لاجي» را پناهگيرنده در نظر بگيريم،لاهيجان به معني«شهر پناه دهنده»خواهد بود.همچنين به نظر مي رسد نام لاهيجان مركب از واژه هاي «لاه=ابريشم،ي=ياي نسبت و جان=گان»به معني شهر ابريشم باشد.زيرا آبادي هاي لاهيجان در گذشته يكي از مراكز مهم توليد پيله و ابريشم و تهيه دستبافتهاي ابريشمي بوده است.
زبان،خط و مذهب:
زبان مردم اين منطقه چه در زمان آماردها و چه در زمان آريايي ها از شعب زبان پهلوي موسوم به گيلك بوده است كه با تغييرات بسيار به صورت كنوني در آمده است.اين زبان با زبان هاي ديلمي و طبري تقريبا از يك مايه محسوب مي شود.خط ساكنين اين منطقه مانند خط اكثر مردم ايران تركيبي از خط عربي،كوفي و نستعليق شكسته است.مردم اين شهر به زبان گيلكي با لهجه بيه پيش (شرق گيلان)تكلم مي كنند.از لحاظ مذهبي نيز حدود صد در صد مردم را مسلمانان شيعه تشكيل مي دهند.
چاي لاهيجان
امروزه از مهمترين صنايع كشاورزي اين منطقه صنعت چاي است. گياه چاي در حدود سه هزار سال قبل از ميلاد در چين شناخته شد و لفظ چاي كلمه أي چيني است و همان لفظ وارد زبان فارسي شده است. چاي درختي است كه نياز به حرارت و آب دارد. لذا در نقاط خشك و سرد محصول نمي دهد و محصول آن همان برگهاي لطيفي است كه در شاخه هاي چاي پس از هرس روي بوته مي رويد. و اگر آن را هرس نكنند درختي به ارتفاع 25 متر خواهد شد. ولي اگر مرتب هرس شود به صورت بوته ودرختچه به نظر مي آيد. چاي بايد در نقاطي كاشته شود كه مواجه با بادهاي ملايم ومرطوب باشد ، ميزان بارندگي سالانه در حدود يك متر و نيم تا دو متر بوده و مه وشبنم زياد باشد همچنین درجه حرارت بين صفر تا 30 درجه سانتيگراد باشد. در نقاطي كه متجاوز از 2 هزار متر از سطح دريا ارتفاع دارند، كشت چاي ثمري ندارد. درخت چاي پس از كاشت و صرف هزينه پس از 4 سال به محصول مي نشيند و عمر مفيد آن پنجاه تا شصت سال است. چاي علاوه بر خاصيّت درماني براي مصرف رنگ آميزي بكار مي رفت. چاي كه درچين به طور خودرو و طبيعي يافت مي شد، پس از مدّتي به عنوان دم كرده مفرح وبازآورنده سلامتي به بدن به دربار سلاطين و متموّلين راه يافت و تا اواخر قرن گذشته از نوشيدنيهاي تجمّلي و گران قيمت بود.
آرامگاه کاشفالسلطنه و موزه تاريخ چاي ايران
عکس آقا محمدخان قاجار قوانلو ملقب به کاشفالسلطنه و مشهور به چايکار
لاهيجان يکي از قديمي ترين و زيباترين شهرهاي استان گيلان است که به “شهر چاي” شهرت دارد زيرا چايکاري در ايران براي نخستين بار به همت “حاج محمد ميرزا کاشفالسلطنه چايکار” در لاهيجان آغاز شد و به سرعت در اين شهر و ديگر مناطق سواحل جنوبي درياي خزر توسعه يافت.
مزار کاشف السلطنه روي تپهاي از چاي که توسط وي خريداري شده بود جاي دارد، ابتدا بنا به وصيت کاشفالسلطنه مزار وي که از مرمر سياه بود بدون سقف و حفاظ و در ميان بوتههاي چاي قرار داشت اما اندکي بعد مقرر شد که دو درصد درآمد چاي به ساخت مقبره اي درخور شأن او اختصاص يابد.